ادبیات و موسیقی و هنر

ساخت وبلاگ
باهزاران سلام و یک آسمان درود به سروران ارجمند و یاران همیشه همراه و نازنینم.صید و صیادزمان شعر سرودن بیادت افتادمکه اختیاردلم را به چهره ات دادمهوای روی تو دل را به کهکشانهابُردجنون این دلِ دیوانه داد بر بادمرها شده است دل از سینه ام ولی منهماز این غزل که سرودم برای تو، شادمهزار بار به خود گفتم این دلِ خون رامدِه ز دست ، ولی باز ، رفت از یادماز أن شبی که تورا دیده ام شدی شیرینبه بیقراری و آشفتگی چو فرهادممریض عشقم و روز و شبم سیه گشتهکه جان و تن به ره عشق دوست بنهادماسیر زلف تو شد این دلی که ‌ من دارمچو صید مانده به دامم ، برس به فریادممرا به دشت و بصحرا رها مکن تنهامنم که رامِ تو هستم, توئی تو، صیادمیقین ، نگردی ازاین دامگه رها (محمود)که در اسارت صیاد خوشگل افتادممحمودانصاری کلیبری(محمود)باتشکر فراوان از نگاه پرمهرتان ، منتظر نظرات شما خوبان هستم.آرزو دارم همواره سلامت و موفق و پاینده باشید. ادبیات و موسیقی و هنر...
ما را در سایت ادبیات و موسیقی و هنر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5m-a-kaleybarib بازدید : 211 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 0:31